خدایا عاشقان را با غم عشق اشنا کن...

گوناگون...از همه جا از همه رنگ

خدایا عاشقان را با غم عشق اشنا کن...

گوناگون...از همه جا از همه رنگ

اموزش جاوا اسکریپ (قسمت دوم)

شی گرائی در جاوااسکریپت
زبان جاوااسکریپت زبانی مبتنی بر شی گرائی است یعنی شما می توانید در آن کلاس هایی را تعریف کنید و سپس اشیا را با استفده از کلاس ها ایجاد کنید.
جاوا اسکریپت اشیای بسیاری وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها وب سایت هایی با جذابیت فوق العاده ایجاد کنید.

ویژگی اشیا

هر شی حاوی داده ها و متدها است.داده ها که صفات یا خواص نیز خوانده می شوند، مقادیری هستند که در اشیا ذخیره می گردند. متدها، توابعی هستند که در اشیا وجود دارند و بروی صفات اشیا اجرا می شوند.
برای دستیابی به خواص و متدهای شی می توان به دو روش عمل کرد:
1 – استفاده از نقطه
2 – استفاده از کروشه

مثال:
فرض کنید شی ای که در یک دفترچه تلفن قرار دارد، person نام گذاری شود پس برای دسترسی به خواص person مثل نام، آدرس یا شماره تلفن می توانیم به صورت زیر عمل کنیم:

Persong.address یا person ["address"]
Persong.name یا person ["name"]

معرفی بعضی از اشیا در جاوا اسکریپت
در این قسمت فقط به معرفی نام اشیا می پردازم و متدها و خواص آنها را به طور جداگانه شرح می دهم.
1 - شی window
2 - شی document
3 - شی navigator
4 - شی location
5 – شی history
البته این اشیا تمام اشیای جاوااسکریپت نیستن، فقط از پر مصرفترین آنها هستند.

چاپ متن در متن در مرورگر با متد alert()

برای چاپ پیام های کوتاه در یک پنجره می توان از متد alert() که مربوط به شی window استفده کرد.
متد alert() به صورت زیر به کار می رود:



alert("your message");


چون در مثال بالا می خواهیم که رشته را به چاپ برسانید باید از " یا ' در اطراف آن استفاده کنیم.
البته با استفاده از متد فوق می توانید مقدار یه متغیر را هم چاپ کنیم.


var i = "Hello World";
alert(i);


کد بالا رشته Hello Word را چاپ می کند.


چاپ متن در مرورگر با متدهای شی document

خب برای چاپ یک متن یا هر چیز دیگر در خود مرورگر به صورت زیر عمل می کنیم:



document.write("Hello word");

یا



document.writeln("Hello word");

در مثال بالا رشته Hello word چاپ می شود.

توجه:
همانطور که قبلا گفته بودم جاوا اسکریپت نسبت به بزرگی و کوچکی حروف در هنگام کار با اشیا یا توابع حساس است پس اگر شما دستور بالا را به صورت زیر بنویسید با خطا مواجه می شوید.



Document.write("Hello word");


زیرا حرف d در Document به صورت بزرگ تایپ شده است!


ساختارهای کنترلی
جاوااسکریپت هم مانند بسیاری دیگر از زبانهای برنامه نویسی از ساختارهای شرطی و تصمیم گیری پشتیبانی می کند.

دستور if

این دستور شرطی را بررسی می کند و بر اساس نتیجه شرط یکی از دو مسیر انتخاب می شود و دستورات داخل آن اجرا می شوند.
دستور if را به صورت زیر می توانید به کار ببرید.



if (شرط)
{
دستورات 1
}
else
{
دستورات 2
{


در مثال بالا شما می توانید دستور else را به کار نبرید همچنین می توانید در داخل دستورelse یا if دستور if را دوباره با شرطی دیگر به کار ببرید و یا از دستور else if استفده کنید.
توجه: دستورات else و if حتما باید با حروف کوچک تایپ شوند.
مثال:



var Launch = "chiken";
if (Launch == "chiken")
{
alert("شرط برقرار است!")
}
else
{
alert("شرط برقرارنیست!")
}


همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید برای مساوی دو چیز از علامت == یا برای مساوی نبودن از علامت =! استفاده می کنیم. همچنین برای کوچکتر بودن از علامت > و برای بزرگتر بودن از علامت < استفاده می کنیم.

نانو فناوری به زبان ساده

فنآوری نانو به دلیل پتانسیل بسیار بزرگی که برای ایجاد تغییرات در زندگی انسان ها دارد در دو دهه گذشته مورد توجه بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران قرارگرفته است. فنآوری نانو یا تسلط انسان بر اتم پیامدهای بسیار عظیمی در پی خواهد داشت. اما هنوز کار بر روی این فنآوری در آزمایشگاه ها در جریان است و  قدرت  آن به حدی که امروز می توانیم تصور و تجسم کنیم نرسیده است. بنابراین تنها راه دانشمندان و محققان برای بررسی این تاثیرات و تغییرات نوشتن سناریوهای احتمالی است

 به طور کلی کلمه نانو یعنی یک میلیاردم هر مقیاسی. دانشمندان وقتی از فنآوری نانو صحبت می کنند عمدتا" منظورشان یک میلیاردیم متر می باشد. فنآوری نانو از درون فنآوری زیستی یا بیوتکنولوژی به دنیا معرفی شده است. دانشمندی به نام اریک درکسلر  در دانشگاه MIT در سال 1986 کتابی تحت عنوان "موتورهای آفرینش" نوشت. او در این کتاب نحوه ساخت پروتئین در سلول ها را  شرح می دهد. در سلول های بدن جانداران یک ماشین مولکولی به نام ریبوزوم وجود دارد. هر ریبوزوم یک ماشین مولکولی بسیار کوچک با عرض 20 نانو متر است که پروتئین های لازم را برای بدن  می سازد. در واقع ریبوزوم با استفاده از اطلاعات ژنتیکی هر فرد مولکول ها و اتمهای هیدروژن، اکسیژن، کربن و غیره را که در سیتوپلاسم سلول وجود دارند به هم وصل کرده و زنجیره اسیدهای آمینه را تشکیل می دهد . اسیدهای آمینه خود مواد اولیه ساخت پروتئین ها می باشند. آقای درکسلر با توضیح چنین مکانیزمی در بدن هر موجود زنده چنین نتیجه می گیرد که انسان می تواند با الگو برداری و تقلید از چنین مکانیزمی در دنیای غیر زنده ماشین های مولکولی بسازد. وی معتقد است که می توان ماشین های مونتاژکننده مولکولی ساخت. با استفاده از این ماشین ها می توان درست شبیه سلول های بدن اتم ها و مولکول ها را مطابق الگوهای مشخص به هم وصل کرده و ساختار ماده مورد نظر را ایجاد کرد. مثلا چنانچه ساختار اتمی خاصی را برای تهیه یک فولاد بسیار مرغوب بدانیم می توانیم اتمهای کربن، آهن وسایر عناصر آلیاژی را  با توجه به همان الگوی خاص به طور یک به یک به هم وصل کرده و به آن فولاد با خاصیت مورد نظر برسیم. وقتی ما بتوانیم اتم یا مولکول را به صورت منفرد و مجزا بدست آوریم در این حالت می توانیم "هر آنچه را که اراده می کنیم" بسازیم.

همه فنونی که انسان در طول تاریخ صنعت برای تولید قطعات مختلف استفاده کرده است مانند ذوب کردن، چکش کاری، و قالب گیری به منظور تغییر چیدمان اتم های آن ماده بوده است. حرارت دادن به مواد جامد برای ذوب کردن آنها باعث فعال شدن اتمها شده و موجب تغییر حالت ماده از جامد به مایع می شود.  سپس هنگام انجماد در قالب مورد نظر نظم جدید و دلخواه به اتمها داده می شود. اگر  بتوانیم اتمها را به صورت یک به یک و مطابق میل خود در نظم دلخواه  قرار دهیم آنگاه همه مراحل ذوب، چکش کاری و غیره را حذف کرده و می توانیم مستقیما" قطعه مورد نظر خودمان را با کیفیت بسیار عالی بسازیم

علاوه بر این وقتی به دنیای بسیار بسیار ریز نانو وارد شویم می توانیم روبات هایی در اندازه نانو و میلی متر بسازیم و از آنها برای حفظ سلامتی خودمان استفاده کنیم. ما می توانیم این روباتهای ریز را که در حد و اندازه ویروس ها هستند با سرنگ به بدن خود تزریق کرده و آنها را وارد سیستم گردش خونمان کنیم یا اگر از آمپول می ترسیم به جای تزریق کپسول روبات بخوریم. این روباتها  تحت فرمان خودمان هستند و اگر رگی گرفته باشد آن را پاک کرده و از سکته قلبی و مغزی جلوگیری می کنند و حتی به صورت برنامه ریزی شده برای مبارزه با بیماریهائی همچون ایدز یا سرطان بکار گرفته می شوند

روند فنآوری به چه سمتی است؟

آینده پژوهان معتقدند که دو دهه اول قرن بیست و یکم عصر فنآوری زیستی است. یعنی تا سال 2020 بیشتر پیشرفتهای مورد انتظار و جهش های عظیم در فنآوری زیستی رخ  خواهد داد. زیرا موضوعاتی همچون شناخت سلول ها و اندام های بدن انسان، تهیه سلول های بنیادین، و ژن درمانی از سالهای میانی قرن بیستم مورد توجه محققان بوده اند . اما از سال 2020 به بعد عصر فنآوری نانو شروع خواهد شد. ریموند کورزویل دانشمند تحلیلگر فنآوری و متخصص در امور هوش مصنوعی به همراه چند تن از همکاران خود تحقیقی را در مورد فنآوری های مختلف مخصوصا" الکترونیک، دیجیتال و همچنین فنآوری های مکانیکی انجام داده اند. بر اساس این تحقیق آنها متوجه شده اند که در هر دهه به میزان 5.6% از اندازه و ابعاد تجهیزات کاسته شده است. بنابراین اگر این روند ادامه یابد از سال 2020  به بعد فنآوری نانو حرف اول را در جهان خواهد زد

تعریف ساده تر فنآوری نانو

به هر فنآوری که با ابعاد 100 نانومتر و کوچکتر از آن سر و کار دارد فنآوری نانو می گویند. برای تجسم بهتر می توان موی انسان را مثال زد که قطر آن تقریبا 80 هزار نانومتر است. یعنی فنآوری نانو از دنیائی بسیار کوچکتر از قطر موی انسان صحبت می کند. در تعریف دیگر  هر گونه روش طراحی و ساخت ماشین هائی که قادر باشند اتصالات اتمی و شیمیائی اجسام مختلف را بصورت تعریف شده و مطابق میل ما ایجاد کنند فنآوری نانو می گویند. با استفاده از این تکنیک می توانیم اتصالات اتمی را یک به یک به هر صورتی که مورد نظر ماست تعریف کنیم و به خاصیت و جسم مورد نظر مان دست یابیم.  بنابراین عیوب ساختاری مواد مختلف را که ناشی از فرایندهای ساخت متداول امروزی است می توانیم بطور کامل حذف کنیم. مثلا" می توانیم فولادی بسازیم که استحکام بسیار بالائی داشته باشد و در عین حال خیلی هم سبک باشد. بنابراین در عصر فنآوری نانو می توانیم به جای ساختن برجهای 400 متری برجهای 100 کیلومتری بسازیم طوری که نتوانیم طبقه بالای برج را از پائین آن ببینیم. البته در عصر فنآوری نانو نمی توان از قوانین حاکم بر طبیعت فرار کرد. مثلا نمی توان قوانین ترمودینامیک را نقض کرد. طبق این قانون اگر حجم ثابتی از یک گاز را حرارت دهیم حجم آن افزایش خواهد یافت و نه کاهش. افزایش حجم گاز به خاطر حرارت قانون ذاتی حاکم بر طبیعت است و نمی توان آن را با فنآوری نانو عوض کرد. همینطور اگر ساختمان اتمی فولاد را بدانیم و مطابق آن اتم های آهن را کنار یکدیگر بچینیم دیگر نمی توانیم مس بدست آوریم و محصول ما همان فولاد خواهد بود

عید اومده

عید اومده عید اومده بهاره ........

امام علی (ع ) مستی را در چه می دانست...

مستى در چهار چیز است: مستى از شراب (و خمر)، مستى مال و ثروت، مستى خواب، مستى ریاست و مقام.

فرموده حضرت علی (ع)

داستانی کوتاه از عشق محبت و ثروت

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »

پوستر یوزارسیف

اینم wall paper یا همون پوستر از مصطفی زمانی بازیگر نقش یوزارسیف (یوسف سابق)

چون حجم عکس بالاست برای دیدنش روی عکس کوچک کلیک کنید.

داستان کوتاه _زندگی

وقتی که خودم را از بالای ساختمان پرت کردم....

در طبقه دهم زن و شوهر به ظاهر مهربانی را دیدم که با خشونت مشغول دعوا بودند!

در طبقه نهم پیتر قوی جثه و پر زور را دیدم که گریه می کرد!

در طبقه هشتم جولی گریه می کرد،چون نامزدش ترکش کرده بود.

در طبقه هفتم دنی را دیدم که داروی ضد افسردگی هر روزه اش را می خورد!

در طبقهششم هنگ بیکار را دیدم که هنوز هم روزی هفت روزنامه می خرد تابلکه کاری پیدا کند!


درطبقه پنجم آقای وانگ به ظاهر ثروتمند را دیدم که در خلوت حساب بدهکاری هایش را می رسید.

در طبقه چهارم رز را دیدم که باز هم با نامزدش کتک کاری می کرد!

در طبقه سوم پیرمردی را دیدم که چشم به راه است تا شاید کسی به دیدنش بیاید!

در طبقه دوم لی لی را دیدم که به عکس شوهرش که از شش ماه قبل مفقود شده بود... زل زده است!

قبل از پریدن فکر می کردم از همه بیچاره ترم.

اما حالا می دانم که هرکس گرفتاری ها و نگرانی های خودش را دارد.

بعد از دیدن همه فهمیدم که وضعم آن قدرها هم بد نبود!

حالا کسانی که همین الان دیدم دارند به من نگاه می کنند.

فکر می کنم آنها بعد از دیدن من با خودشان فکر می کنند که وضع شان آن قدرها هم بد نیست!!!!

ماشین کلاسیک

بابام قول داده اگه شاگرد اول شدم یه دونه از اینا برام بخره

البته فقط پوسترشا

گفته خودشا فقط تو خواب ببین

داستان کوتاه ـ ارامش

آرامش

پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل , آرامش را تصویر کند . نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند . آن تابلوها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب , رودهای آرام و کودکانی که در خاک می دویدند , رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم برگلبرگ گل سرخ . پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد , اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد . اولی , تصویر دریاچه آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود . در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید , و اگر دقیق نگاه می کردند ، در گوشه چپ دریاچه ، خانه کوچکی قرار داشت , پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن برمی خواست , که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است . تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود . قله ها تیز و دندانه ای بود . آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود , و ابر ها آبستن آذرخش , تگرگ و باران سیل آسا بود . این تابلو هیچ با تابلو های دیگر ی که برای مسابقه فرستاده بودند , هماهنگی نداشت . اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم جوجه پرنده ای را می دید . آنجا , در میان غرش وحشیانه طوفان گنجشکی ، آرام نشسته بود . پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده جایزه بهترین تصویر آرامش ، تابلو دوم است . بعد توضیح داد : آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سرو صدا , بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود , چیزی است که می گذارد در میان شرایظ سخت , آرامش در قلب ما حفظ شود . این تنها معنای حقیقی آرامش است .

فراموش شده

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت٬ نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم ٬کسم خدا بود٬ کس بی کسان !

او بود که مرا ساخت آنچنان که خودش خواست٬ نه از من پرسید٬ نه از آن "من دیگرم"!

......

بهترین فرشته ها همین شیطان بود. مرد و مردانه ایستاد و گفت : نه سجده نمیکنم٬ تو را سجده میکنم اما این آدمکهای کثیفی را که از گل متعفن ساخته ای٬ این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش میکند سجده نمیکنم!

من از نورم٬  ذاتم از آتش پاک و زلال بی دود است٬  من این لجنهای مجسم پلید پست را سجده کنم...؟

.....

الان که خدا و شیطان بیایند و یک نگاهی به این بچه های قابیل بیندازند٬ شیطان سرش را بالا نمیگیرد و سینه اش را جلو   نمی دهد؟ آن رجز "فتبارک الله" برای همین ها بود؟ یا برای قربانیان بی دفاع اینها؟

.....

ناگهان خداوند خدا٬ دستهای بزرگ و زیبایش را٬ دستهایی که معجزه خلقت و حیات از آن دو سرزده اند در سینه فضا پیش آورد ... کوهی از آتش ٬ آتش دیوانه و گدازان و بیقرار در کف دستهای وی پدید آمد ...وحشت همه کائنات را ساکت کرده بود.

ناگهان ندای خداوند خدا٬ هستی را در سکوت عدم فرو برد. ندا آنرا بر کوهها و صحراها و دریاها عرضه میکرد٬ هیچیک را از وحشت یارای پاسخی نبود . دشتهای پهناور دامن فرا چیدند٬ دریاها پا به فرار نهادند٬ همه از برداشتنش سرباز زدند٬ من برداشتم! ما برداشتیم!!

خداوند خدا در شگفت شد و در حالیکه بر چهره اش گل سرخ شادی میشکفت و شهد محبتی از لبخند زیبای لبانش میریخت گفت :      آه! که چه سخت ستمکار نادانی!!