خدایا عاشقان را با غم عشق اشنا کن...

گوناگون...از همه جا از همه رنگ

خدایا عاشقان را با غم عشق اشنا کن...

گوناگون...از همه جا از همه رنگ

با مرد۲۰۰۰ چهره هم اشنا بشید(سری جدید مرد هزار چهره)


مرد ۲۰۰۰ چهره شب های عید نوروز میهمان شماست اینم دو تا عکس از پشت صحنش...




تا حالا فکر کردید اگه جای خدا بودید چه کار می کردید؟؟

تا حالا فکر کردید اگه جای خدا بودید چه کار می کردید؟؟

اگه دوست دارید تو نظراتتون به ما بگید تا ما به همه بگیم....

تاریخچه ی تقلب

گویند: «تقلب مفهومی‌است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:

تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را

تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد. البته این تقلب با روش‌های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند‌های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه‌ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.

زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب‌های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می‌شود نام برد.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می‌رسانیم:

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...

2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...

3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...

4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ‌های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه‌ی آئورت و ...

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی

2- استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون

2- خم کردن سر به روی ورقه‌ی طرف به صورت تابلو.

3- روش بویایی:خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند.

4- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

توجه:

اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد

دوست داشتنی های الکی

دیگه داشتم پیر میشدم همه بهم میگفتن کی میخوای زن بگیری داری به 30 سال میرسی بابا دست به کار شو ولی من که دردم بی پولی بود جرات ازدواج کردن رو نداشتم مونده بودم معطل که چیکار کنم آخر سر به توصیه یه کارشناس رفتم بالای شهر. با یه تیپ خوب وموهای روغن زده برای ابراز عشق به یه دختر پول دار البته شخصا'' از این کار خوشم نمیومد ولی چاره ای نبود
زیاد معطل نشدم سوژه موردنظر رو پیدا کردم دختری بودخوش لباس و ظاهری آراسته رفتم جلو و با متانت خاصی سلام کردم و گفتم عذر میخوام من تازه از خارج آمدم و خیابونها رو بلد نیستم میتونم ازشما کمک بگیرم اونم از خدا خواسته با لبخند رضایت خودشو تایید کرد و به همین سادگی دوستی ما آغاز شد و کار به عشق و علاقه های رمانتیک کشیده شد
اون از دارایی های پدرش تعریف میکردو من از ثروت بیشماری که در خارج داشتیم میگفتم بعداز یک ماه بهش گفتم من میخوام از تو خواستگاری کنم دل تو دلش نبود من که فکر میکردم بدجوری عاشقم شده و اگه حقیقت رو بهش بگم جا نمیزنه بهش گفتم من یه رازی دارم که باید بهت بگم اونم گفت بگو ولی من هم میخوام یه چیزی بهت بگم گفتم چیه اول تو بگو در کمال ناباوری گفت من دختری هستم از طبقه پایین جامعه و بهمین خاطر تصمیم گرفتم خودمو دختری پول دار جا بزنم!!! من که بد جوری رو دست خورده بودم مونده بودم گریه کنم یا بخندم!!! وقتی راز منو شنید عین آدمای فلفل خورده شده بود

عکس هایی از چند دقیقه قبل از حادثه(جدید)

خیلی سخت میشه قبل از یه حادثه ی مهم شکار لحظه ها کرد چون در اون موع از دست دادن یه لحظه ممکنه به از دست دادن جونت ختم بشه ولی اگه اون لحظه ثبت بشه ....چیییی میشه!!!

این عکس ها از چند لحظه قبل از یک حادثه ی بزرگ ثبت شده...ادامش هم تو ادامه مطلبه...


ادامه مطلب ...

عاشق ریاضی به این بابا میگن

 ظاهرا این یارو خیلی عشق ریاضیاته

ثبت وبلاگ در ۱۵۰ موتور جستجو گر به صورت رایگان


سلام دوستان اگر مایلید وبلاگ یا سایت شما به یکی از پربازدید ترین وبلاگ ها تبدیل بشه و ترافیک وبلاگ خود را بالا ببرید به لینک زیر برید و وبلاگتون را به صورت۱۰۰٪ رایگان ثبت نام کنید...

                               در ضمن نظرهای شما یک دلگرمی برای ما

لینک :(در صورت خرابی لینک حتما گزارش دهید):

                           goldensky.blogsky.sabtenam ...



گاهنامه ی سیاسی انتقادی قلم مفت - کاغذ مفت

سلام دوستان در این پست لینک گاهنامه ای را براتون گذاشتم که در اولین نسخش سر و صدای همه ی مسئولین شهرستان مبارکه را در اورد و در این شهرستان مثل بمب صدا کرد...


بله...گاهنامه ی قلم مفت ـ کاغذ مفت  . البته اهل فن از این گاهنامه مراتب تشکر را به عمل اوردند ولی مسئولین...



اینم لینکش ghalam-moft.blogfa

اندر احوالات عادل فردوسی پور(شعر طنز)

آن عادل فوتبال، آن دوستدار قیل و قال، آن بیدار دوشنبه شبها، آن آورنده خنده به لبها، آن برپاکننده دعوا، آن خورنده حلوا، آن رفیق فاب فنایی و حاج‌رضایی، آن درگیر با علی دایی، آن زاده شهرآرا، آن گزارشگر لالیگا، آن اصالتاً اهل رفسنجان، آن آکل خورشت فسنجان، آن نودش پر از حاشیه، آن پخش‌کننده تصاویر ماضیه، آن برگزارکننده مسابقات، آن پرکننده جیب مخابرات، آن مظهر مسابقات اس‌ام اسی، آن نتایجش همیشه هفتاد به سی، آن تکرارکننده تصاویر آهسته، آن داعی داوران شایسته، آن جویای اس‌ام‌اس پیر و جوان، آن به دنبال سوتی داوران، آن مفسر جام جهانی، آن رقیب علی‌فر و خیابانی، مایه افتخار اهل گزارش و سرآمد مچ‌گیری در ورزش، عادل فردوسی پور ـ انارالله برهانه ـ مؤثر در فوتبال و سمبل جنجال بود.
ابتدای کار او آن بود که در ایام صباوت هر کجا گل‌کوچک به راه بود پس او هم در آن بود و به کار گزارش مشغول بود. پس به دانشگاه شریف افتاد و مدرک صنایع بگرفت و آن بر در کوزه نهاد و عزم همی کرد تا شمایلش از جام‌جم نبیند بر جای ننشیند. از کرامات شیخنا این بود که سنش به بیست نرسیده به محضر شیخ اردشیر لارودی رسید که مطبوعه ابرار ورزشی داشت پس گفت: ?خواهم که قلم زنم?. شیخ لارود گفت: ?چه در چنته داری؟? گفت: ?ترجمه بلدم و هرچه خارجی و انجلیزی باشد به فارسی تبدیل توانم کرد.? پس گفت: ?بنویس? و شیخ ما به ترجمه افتاد و این از کرامات بود. آورده‌اند هر روز به در جام‌جم همی رفت برای تست و او را می‌زدند و می‌راندند تا پیری فرزانه بر او ظاهر گشت و حال پرسید. فرمود: ?اگر داخل شوم برنامه‌ای سازم که نظیر آن نباشد.? پس پیر، دلش بسوخت و او را وارد همی کرد. نقل است در ابتدا تفسیر تنیس و فوتسال می‌گفت تا اینکه پخش فوتبال فراوان شد و نوبت به شیخنا هم رسید. آورده‌اند شیخنا چنان در امور خفیه و خصوصی فوتبال متبحر بود که شماره کفش عمه گری نویل را از بَر بود و این پایه از بلاغت، فکها را بیانداخت. و از کرامات او این بود که برنامه‌ای راه انداخت که صد نبود اما نود بود و در آن صغیر و کبیر فوتبال را می‌نواخت و خلق را تا سحر پای جعبه می‌نشاند با چشمان پُف‌کرده، و آورده‌اند هیچ چیزی برای او جذاب‌تر از این نبود که اهالی فوتبال را به جان هم اندازد و خود در گوشه‌ای به خنده مشغول گردد و از کرامات او نقل است که شبی نبود که نودش پخش شود جز آنکه میلیونها اس‌ام‌اس به سویش دوان شود و پاسخ نظرسنجی‌ها به سویش روان.
از وی جملات عالی نقل است؛ گفت: ?الجنجال‌الشغلی ـ ترجمه: جنجال کسب و کار من است? و گفت: ?خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانکو? و گفت: ?وات ایز هی دواینگ دیس پلیر ـ ترجمه: چه می‌کند این بازیکن? و گفت: ?عجب گل‌نزنی شده این بازیکن? و گفت: ?چه بازی دراماتیکی شده این بازی?.
و در آخر کار او آورده‌اند که چون عزرائیل برای قبض روحش وارد گشت، گفت: ?یه بار دیگه صحنه رو تکرار کن ببینم خطا بوده یا نه!?


هفته نامه گل آقا

============ =

پوستر های زیبای عاشورا

السلام علی الحسین...سلام دوستان در این تاپیک یه سری پوستر مناسب با حال و هوای محرم میذارم ...اگر مطلب خاصی مورد نظرتون هست در چت باکس پایین صفحه و یا در نظرات بگید تا بذارم...

با تشکرaLOo




به دلیل بالا بودن حجم تصاویر ادامه تصاویر را در ادامه مطلب گذاشتم....

ادامه مطلب ...