شیطان پرستی
یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران
آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها
شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند.
شیطان پرستی را در گروه "راه چپ" مخالف با "راه راست" طبقه بندی
میکنند. دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان
معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند.
در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و
بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییان ها در واقع
خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی
از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر
به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی می شناسند که
شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین
طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی
مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از
شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند
و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند. به گونهای که خود را در مرکز هستی
و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده گرایی و یا
خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور
داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان
وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی
شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند.
تاریخچه
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته است.
در اصل در سنت مسیحیان جودو، شیطان به عنوان بخشی از آفرینش دیده شده
است که در برگیرنده قانونی است که میتواند در مقابل خواست خداوند
مخالفت کند و با اختیار تام خود، قادر است مبارزه طلب باشد. (یادآور
یکی از تفسیرهای یهودی که میگوید تنها زمانی که پتانسیل توانایی تخلف
از خواست خدا را داشته باشید و با او مخالفت نکنید موجودی بسیار خوب
خواهید بود) در خلال قرنها این مفهوم به مخالفت صرف علیه خداوند تحریف
شده است.
• این دیدگاه که هرچیزی نقطه مقابل خود را دارد و
خداوند (تماماً خوب) باید یک نیروی خدای بد (شیطانی) نیز در مقابلش
باشد (بسیار از الهههای قدیمی نیز این نیروهای بد را در خود داشته
اند، به طور مثال تمدن مصر باستان نیز چنین باوری را داشته است).
• با گسترش دین مسیحیت و بعد از آن اسلام، که هردو
پیروان بسیاری بدست آوردند و یک رستگاری اعلا را برای خود قائل هستند و
به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارند، و در میان آموزههای آنها شیطان
وجود دارد و در همه جهانبینیهای الهی، شیطان سعی دارد خداوند را
تحلیل برد و خراب کند.
با رشد رو به جلوی جامعه از دوران اصلاحات به دوران
روشنفکری (قرون 17 و 18)، مردl در جوامع غربی به پرسش سوالاتی راجع به
شیطان کردند و این شیطان نیز در پاسخ به تدریج بزرگ و بزرگتر شد، لذا
شیطان پرستی به صورت یک رسم که با رسوم دینی گذشته مخالفت دارد ظهور
پیدا کرده. به علاوه شیطان پرستی برمبنای آموزههای مخالف ادیان
ابراهیمی به مخالفت با خدای ابراهیمی پرداخته است. قدیمیترین شاهد ثبت
شده راجع به این واژه (شیطان پرستی) در کتاب "تکذیب یک کتاب" توسط
توماس هاردینگ (1565) به چشم میخورد که در آن از کلیسای انگلیس دفاع
میکند: "در خلال زمانی که مارتین لوتر برای اولین بار فرقه ملحد و
شیطان پرست خود را به آلمان آورد،...". در حالی که مارتین لوتر خود
هرگونه ارتباطی را بین آموزه هایش و شیطان نفی کرد. شیطان در یهودیت،
مسیحیت، اسلام و آیاواشی کلمه شیطان در ابتدا از دین یهود آمده و در
مسیحیت و اسلام تکمیل یافته است. این نگاه یهودی-مسیحی-اسلامی از شیطان
میتواند به موارد زیر تقسیم شود:
• یهود: شیطان در یهودیت، در لغت به معنای "دشمن" یا
"تهمت زننده" است. و همینطور نام فرشتهای است که مومنین را مورد محک
قرار میدهد. شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده است بلکه یک
خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان بشیریت را مورد آزمایش قرار دهد.
• اسلامی: کلمه شیطان در عربی "الشیطان" به معنای خطاکار، متجاوز و
دشمن است. این یک عنوان است که معمولاً به موجودی به نام ابلیس صفت
داده میشود. ابلیس یک جن بوده است که از خدا نافرمانی کرده است لذا من
طبع توسط خدا محکوم شده است که به عنوان منبعی برای گمراهی انس و جن
باشد و ایمان آنها را برای خدا بسنجد.
• مسیحیت: در بسیاری از شاخههای مسیحیت، شیطان (در اصل لوسیفر) قبل از
آنکه از درگاه خدا ترد شود، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که در خدمت
خداوندگار بوده است. گفته میشود شیطان از درگاه خداوند به دلیل غرور
بیش از حد و خودپرستی ترد شده است. همینطور گفته شده است است شیطان کسی
بوده است که به انسان گفته است میتواند خدا شود، و موجب معصیت اصلی
انسان در درگاه خدا شده است و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده است. از
شیطان در کتاب یونانی "دیابلوس" به عنوان روح پلید (Devil) نیز نام
برده شده است که به معنای "تهمت زننده" یا "کسی که به ناحق دیگران را
متهم میکند". واژه Devil از فعلی به معنای "پرت کردن" یا "انتقال
دادن" نشئت گرفته شده است. در حالی که لاوی ادعا کرده است که این واژه
از زبان سانسکریت "devi" مشتق شده و به معنای الهه است (گرچه این ادعا
نادرست به نظر میآید)
شخصیت های بارز شیطان پرستان
آنتوان شزاندر لاوِی مؤسس و کاهن اعظم کلیسای شیطان و
نویسنده کتاب انجیل شیطانی و بنیان گذار شیطان پرستی لاویی. وی در ۱۱
آوریل سال ۱۹۳۰ در شهر شیکاگو، ایالت ایلی نویز متولد شد. سپس خانواده
اش به سانفرانسیسکو نقل مکان کردند و بیشتر دوران رشد وی همانجا سپری
شد. پس از رها کردن دبیرستان و فرار از خانه در ۱۷ سالگی ابتدا به سیرک
پیوست و بعد به نوازندگی روی آورد. در ۱۹۵۰ به عنوان عکاس در دایره
جنائی پلیس استخدام شد.
عقاید شیطانی
لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در
حالی که نظام نامهای اخلاقی نیست، ولی راهنماییهای کلی برای زندگی
شیطان پرستی را ارائه کرده است:
1- هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو
نکن.
2- هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را
بشنوند بازگو نکن.
3- وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز
آنجا نرو.
4- اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
5- هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد
نزدیکی جنسی نده.
6- هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای
کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
7 - اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده
کردهای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هایت قدرت
جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
8- هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9- کودکان را آزار نده.
10- حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفتهای
یا برای شکارشان.
11- وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو
را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد،
نابودش کن.
نقد شیطان پرستی
گرچه بیشتر نقدها از ناحیه ادیان بزرگ صورت میپذیرد،
ولی بیشترین انتقادات به شیطان پرستی از طرف مسحیان شکل میگیرد. در
این راستا مباحث سودمندی مطرح هستند.
این ادعا که شیطان پرستی به طور صرف یک دین و فلسفه
است در کنار معنای ضد آن تعریف میشود که چه چیزی به عنوان ریاکاری،
حماقت و خطاهای مسیر اصلی فلسفهها و ادیان ضعیف عمل میکند. همچنین
این مباحث ادراک معنی و طبیعت شیطان یا عبادت او را از ادبیاتی که
معمولاً ضد شیطان است شکل گرفته است.
• بسیاری از شیطان پرستان، شیطان را به عنوان یک نیروی
سرکش معرفی میکنند. به هرحال آنها ادعا میکنند چنین هویتی بر مبنای
قبول کردن اینکه شیطان موجودی یا قدرتی افضل است شکل میگیرد.حال گفته
میشود با توجه به اینکه شیطان به عنوان موجودی شناخته میشود که با
خداوند مخالفت میکند، در صورت قبول کردن او به عنوان راهنما، باید با
خودش نیز مخالفت کرد. (تناقض)
• عالمان مسیحی بر این باورند که نمیتوان هرگز از
شیطان طبعیت نکرد (هیچ کس معصوم نیست) چرا که آنها باور دارند شر
انسانی یک تلاش بیفایده برای انجام دادن کارهای خوب است (به طور مثال،
برای رستگاری یا کسب امنیت برای خود، حتی با این شرط که به دیگیران ضرر
رساند). حتی کسانی که از فلسفه خوش پرستی طبعیت میکنند، تلاش میکنند
چیزهایی که به عنوان خوبی فقط برای خودشان شناخته شدهاند را بدست
آورند. این فلسفه دانان ادعا میکنند نتیجه این فلسفه اگر با قوانین
خداوندگار تطابق نداشته باشند، تنها رنج، سردرگمی، انزوا و نا امیدی به
همراه خواهد داشت.
• شیطان پرستی یک "سراب فلسفی" و "علم بیان سنگین"
است. چرا که گفته میشود لاوی در استفاده از لغاط تبحر خواستی داشته
است. شیطان پرستی یک طلسم کم ژرفای عقلانی از خدای ساخته شده توسط بشر
است.
• "انسان موجودی اجتماعی است و به انسانهای دیگر
احتیاج دارد". بعضیها عقیده دارند شیطان پرستان درک اشتباهی از
استقلال داشتهاند و آن را به تنهایی تعبیر کرده اند. استقلال میتواند
شما را قوی تر کند ولی این غیر ممکن است شما به تنهایی خدا باشید. آنها
بر این باورند که اگر کسی خود را خدا معرفی کند و ضمن استفاده از لایق
دانستن خود، میتوان به عدم پذیرش حقیقت منجر شود.
• یکی از نقدهای کاربردی تر شیطان پرستی اینست که ضمن
این که شیطان پرستی معمولاً خود را به عنوان راه نجاتی برای تودههای
تسلیم شده مردم در مقابل دینهای اصلی معرفی میکند، بر شایستگیهای
آنها در بی نیازی از دیگران و انزوا گرایی تاکید میکنند و انزوا گرایی
میتواند به سوء استفادههای مختلفی ناشی شود – که معمولاً نیز چنین
است. چرا که طبیعت انزواگرایانه شیطان معمولاً در بازخورد جوامع
ناکارمد است. و برای جبران این خلا از قوانین ادیان سنتی استفاده کرده
است.
فرقههای غیر شیطان پرستانه بسیاری از گروهها به
اشتباه به عنوان گروههای شیطان پرستی در نظر گرفته میشود.به طور کلی
دو تعریف برای گروههای شیطان پرستی در نظر افراد وجود دارد:
• هر گروهی که شیطان را (مشابه شیطان تعریف شده در دین
مسیحیت که عاری از مفاهیم غیر طبیعی مربوط به پلیدی و زشتی است یا یک
شیطان انتزاعی) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که
معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد میکنند. و آن را منتسب به
طبیعت "حقیقی" انسان مینامند.
• گروههایی که از دین مسحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را
با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است قبول ندارند.
تعریف دوم، معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد
و بر مبنای این تعریف بسیاری از گروهها را شیطان پرست مینامنند. این
بنیاد گرایان بیشتر دینهای کافر جدید (مثلاً ویکا یا استرو) را با
استفاده از این تعریف شیطان پرست مینامند.
طبق این تعریف به ندرت از دینهایی مانند اسلام و یهود و فرقههای
مسیحیت به عنوان شیطان پرست تعبیر میشود. چنین گروههایی که دینهای
گذشته را شیطان پرست بنامند بسیار کم است، مانند فرقه مورمون ها یا چند
فرقه کوچک دیگر. البته شنیده شده است که بعضا کاتولیک ها، پروستانها
را نیز شیطان پرست نامیدهاند و یا بالعکس ولی چنین خطابی خیلی به ندرت
اتفاق میافتد.
حرکت دیگری که به اشتباه به عنوان شیطان پرست شناخته شده است، گروههای
هوی متال موسیقی است. گرچه گروههایی وجود دارند که به دلایلی چند از
شبیه سازیهای شیطانی استفاده میکنند ولی عمده گروههای متال راک
ارتباطی با یکی از انواع شیطان پرستی ندارند.
منبع : معروف یاران
شیطان پرستی 2
***نمادهای شیطان پرستی و ظهور آنها در عرصه جامعه***
حاملان
شیطانگرایی در ایران، مظاهر شیطانپرستی (دروزیها و گنوسیها و...)
سبکهای موسیقی شیطانی متالیکا و تبیین فعالیت گروههای شیطانپرست در
داخل کشور عناوین آخرین قسمت این گزارش است.
به گزارش خبرگزاری فارس، عدد 666 از دیگر نمادهای شیطان پرستان است: 666
: یک سمبل با عنوان " شماره تلفن شیطان " توسط گروههای هوی متال وارد
ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان
شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مکاشافات 13:18 " ... پس هر کس حکمت
دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است . " از
سالها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ
کشور مشاهده میشد . صلیب وارونه (upside pown cross ) : این نماد و
حکایت از " وارونه شدن مسیحیت دارد " و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین
است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راک
انواع مختلف آنرا به همراه دارند . نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید
(swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی
فرهنگهای دینی همچون کتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای
سلتی و یونانی دیده شدهاست . لازم به توضیح است این علامت سالها
بعد توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این
سمبل را وارد شیطانپرستی کردند . چشمی
در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری
نیز به کار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم "
چشم شیطان " است و " بر همه جا نظارت و اشراف دارد " . این علامت در
پیشگویی ، جادوگری ، نفرینگری و کنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده
قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است . این
نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد " فمنیسم "
در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است . پرچم
رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای
آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم
شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد . ضد عدالت (Anti justice) : با توجه
به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است
شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن
مسیر تاریک انتخاب کردهاند . همچنین گفتنی است که فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند. سر
بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba'al بعل خدای باروی
مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این
یکی از راههای شیطانپرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته میشود
که مسیح مانند برهای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح
نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در
نماد پنتاگرام . هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین
بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که " هر چه تخریب کننده است
تو انجام بده " این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است . چشم شیطان (Aye of satan) : این نماد نیز به معنای چشم " شیطان و نظارت و اقتدار " است و کمتر شناخته شده است . این دو نماد نیز به عنوان سمبلهایی در نزد شیطانپرستان مورد استفاده در زیورآلات و ... قرار میگیرد . 4. سیاست اسراییل رژیم
اشغالگر قدس که سلامت اخلاقی و روحی و روانی انسانها را همواره به منزله
تهدیدی جدی برای منافع ملی خود میبیند ، در اقداماتی گوناگون و پی در پی
مبادرت به ساخت جریانهای مسموم فرهنگی نموده و این جریانات مسموم را به
شراین حیاتی جوامع از طریق جاذبههای مجازی تزریق مینماید. در یک نگاه جامع ارتباط رژیم صهیونیستی و نقش آن در سازماندهی گروه های شیطانپرست در محورهای ذیل قابل اشاره میباشد . الف) این گروهها به لحاظ فلسفه اولیه و بسترهای معرفتی دامنه وسیعی از ارتباط با این رژیم داشته و خواهند داشت. ب) نحلههای مختلف شیطانی توسط دو سازمان عمده جاسوسی یعنی CIA و موساد سازماندهی ،هدایت و تغذیه میشوند . ج)
بودجه ، نظارت ، پشتیبانی و ... شیطانپرستان فعال در جمهوری اسلامی ایران
به صورت مستقیم توسط سازمان موساد تامین شده و این سلسله اقدامات با اهداف
امنیتی دنبال میشود. د) رژیم صهیونیستی از اعضای گروهها برای مقاصد
شوم سیاسی و جاسوسی بهره میبرد ، به گونه ای که خشونتبارترین اعمال به
دست این گروهها واگذار میشود .
4) موسیقی و شیطانپرستی در بخشهای گذشته اشاره کردیم که نحله مورد مطالعه با استفاده از موسیقی نتوانست به نفوذ خود در اقصی نقاط جهان تحقق بخشد . عمده این اقدامات در فضای تاسیس و فعالیت گروه متالیکا تاکنون دنبال شده است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت .
1. آشنایی با متالیکا در
سال 1981 یک نوازنده درام به نام " لارس الریچ " با انتشار یک آگهی
فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد
مختلفی میشود . فعالیت این گروهها مانند سایر گروه های هوی متال به
صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی
ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد
. این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز ادامه داد و
ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکلگیری گروه های بعدی فراهم آورد . * ارزشهای القایی متالیکا : متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل " بازگشت به تاریکی " (محور اصلی تفکرات شیطانپرستان ، بیرحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) میباشد . خوانندگان
این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن
میوههای فاسد ، ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از کثیفترین
گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند . همچنین گفتنی است متالیکا از
همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ " کوئین " ،
همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد . برخی آمارها حکایت از این امر
دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه
" موسیقی شیطانی " به فروش رسیده است . |